دهارما ایده اصلی فلسفه وداهاست که به ما میگوید در زندگی چه کاری انجام دهیم و چه کاری انجام ندهیم. دهارما مسیر زندگی را به ما نشان میدهد، برای اینکه بتوانیم به کمال برسیم، به شادی، و به هدف والای زندگی، و از گناه و خطرات زندگی دور باشیم.
اگر بخواهیم دهارما را از سانسکریت ترجمه کنیم میتواند معانی مختلفی داشته باشد، مثلا: استعداد، عمل، وظیفه، دین، قانون، و همه اینها را اگر جمع کنیم، میشود دهارما.
دهارما چیزیست که در ذات ماست، ذات همه جانوران، مثلا دهارمای آب این است که تر باشد. ما نیز دهارمایی داریم، یک ذاتی داریم که مسیر زندگی را به ما نشان میدهد. همچنان میتوان اینگونه گفت که دهارما یک سبک زندگی درستی را نشان میدهد که وقتی انسان در این مسیر حرکت میکند میتواند به هدف زندگیش و به کمال برسد. مثلا ما در زندگی میتوانیم مسیر مختلف داشته باشیم و بر اساس حق انتخابمان میتونایم در هر مسیری که دوست داریم قدم بگذاریم، اما دهارما یکی است، و وقتی ما در مسیر دهارما حرکت میکنیم، آن وقت میتوانیم استعدادماون را رشد بدهیم و بر اساس طبیعت خودمان، بر اساس ذات خودمان زندگی کنیم.
دهارما یک قانون اخلاقی، که به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه. هگامی که ما دهارمای خود را انجام میدهیم و با دهارمای خود زندگی میکنیم، یعنی اینکه بر اساس طبیعتمان، بر اساس ذاتمان زندگی را میسازیم آنگاه از گناه و اشتباه دوری میکنیم و زندگی خوبی خواهیم داشت و از لحاظ معنوی و روحی پیشرفت میکنیم.
هنگامی که انسان دهارمای خود را انجام میدهدچه نتایجی دارد؟
۱. باعث میشود کارمای خوب زیاد شود و کارمای بد کم شود.
۲. باعث میشود زندگی بر اساس پوروشارتها شود، که چهار سطح هست. یعنی اول دهارما را انجام میدهیم. بعد از دهارما میشود آرتها یعنی از نظر اقتصادی پیشرفت میکنیم، مشکلات مالی زندگی حل میشوند. بعد میشود کاما، یعنی از زندگی لذت میبریم و بعد میرسیم به موکشا، یعنی رهایی از دنیای مادی.
اکثر مردم این روزا اینطوری زندگی میکنند، اول کاما بعد آرتها بعد میشود دهارما، موکشا هم اکثرا به آن نمیرسند. یعنی اول آرزو دارند، آرزوی لذت، بعد برای اینکه به آن ارزو برسند باید همه چیز داشته باشند، یعنی آرتها، و بعد میشود دهارما، یعنی بعد که پول داشتم شاید دهارما را انجام دهم. شاید بتوانم ازدواج کنم، شاید بر اساس استعدادم کار کنم و …
۳.باعث میشود زندگی به طور کلی بهتر شود، شادتر شود، با دانش و آگاهی شود، باعث پیشرفت روحانی میشود.
Dharmo Rakshati Rakshita
مانو اسمیریتی ۸:۱۵
دارما از کسانی که از آن محافظت می کنند محافظت می کند.
وقتی انسان راه دهارما میرود و در جستجوی دانش روحانی است، چند ویژگی خوب دارد، اینکه میتواند دانش روحانی را کاملا درک کند، استاد روحانی پاک در سر راهش قرار میگیرد و قدرت میگیرد که همه قوانین زندگی روحانی را انجام دهد. همچنین طعم بالاتر را تجربه میکند و دیگر دنیای مادی برایش طعم نخواهد داشت.
قوانین دهاراما چیست؟
- آهیمسا، یعنی اینکه در هیچ شرایطی نباید باعث رنج دیگران شویم، چه با حرف و چه با عمل.
- ساتیا، راستگو باشیم، و به هیچ عنوان دروغ نگوییم، نه به خودمان و نه به دیگران.
- آستِیا، یعنی آن چیزی را که مال ما نیست نگیریم. به بیان ساده تر، دزدی نکنیم. اما نه فقط دزدی، هر چیزی که هم که ما بیش از حد برای خودمون بگیریم میشود ستیا یا دزدی. مثلاخوردن بیش از حد.
- آپاریگراها، اینکه از همه وابستگی ها رها شویم، و همینطور بیهوده چیزی جمع نکنیم یا حتی از کسی کادو نگیریم، البته این بالاترین درجه یوگا است.
- برهماچاریا، یعنی از شهوت دور باشیم و رابطه باید مشروع باشد.
- شائوچا، یعنی بدن و ذهن و خرد را پاک نگه داریم.
- سانتوشا، از همه چیز در زندگی راضی باشیم، از کار، از پول، از زن، از شوهر، خلاصه هر چیزی که هست و نیست.
- تاپاسیا، اینکه نظم داشته باشیم، مثلا صبح زود بیدار شویم، ذکر خدا بگوییم، سر وقت خوراک بخوریم و به اندازه بخوریم، شب زود بخوابیم، خلاصه باید زاهد باشیم.
- سوادهیایا، اینکه خودسازی کنیم، کتاب مقدس بخوانیم.
- ایشواراپرانیدهانا، یعنی اینکه خودمون را بسپاریم به خدا، کاملا.
این ده قدم اصلی دهارما است. معنی عمومی دهارما این است که ما کار خوب انجام دهیم و از کار بد پرهیز کنیم. یک شخص خردمند، کسی که میخواهد از رنجهای دنیای مادی دور باشد، تلاش میکند همیشه در مسیر دهارما قدم بگذارد.
وقتی کسی مسیر دهارما را نمیپذیرد، در مسیر آدهارما قدم میگذارد. یعنی وقتی در مسیر قوانین اخلاقی نباشیم، این میشود آدهارما. زندگی ما را مجبور میکند که در مسیری قدم بگذاریم، و اگر مسیر دهارما نباشد، میشود آدهارما.
خداوند در تمام کتب مقدس بر اساس زمان، مکان و شرایط برای مردم مسیر دهارما را مشخص کرده است. و در همه این کتابها نیز گفته شده وقتی کسی مسیر دهارما ویا آدهارما میرود چه نتیجهای خواهد داشت.
وقتی انسان مسیر دهارما میرود، میتواند بعد از مرگ به سیارههای بهشتی برود، و این در کتب مقدس نوشته شده، یا میتواند بیشتر پیشرفت کند، چون بهشت بالاترین درجه آگاهی نیست. بهشت مانند یک هتل پنج ستاره است و زمان محدودی دارد. یا میتواند به شودها ساتوا برسد، که از ساتوا بالاتر است، و در آن مرحله دیگر دنیای مادی روی او تاثیر نمیگذارد.
دهارما به معنی وظیفه، یکی از اصلی ترین کارهایی است که انسان باید در زندگیش انجام دهد. قبل از تولد وظیفه هر شخص مشخص شده و اگر شخصی نمیداند وظیفهاش چیست میتوان از طریق آسترولوژی آن وظیفه را شناخت.
کریشنا در بهاگاود گیتا در مورد وظیفه میگوید:
وظيفه تجويزشده ات را انجام ده ، زيرا بدين گونه عمل كردن از بی عملی بهتر است . انسان بدون كار وعمل حتی نمی تواند بدن مادی خود را حفظ نمايد.
ب.گ ۳:۸
هر انسانی با پيروی از طبيعت و خصوصيات كاری خود می تواند به مرتبه كمال دست يابد. حال خواهشمندم بشنو از من كه چگونه اين امر عملی می شود.
ب.گ ۱۸:۴۵
بهتر است انسان حتی به صورت ناقص، به وظيفه تجويز شده خود بپردازد تا به وظيفه شخص ديگر به صورت كامل. نابود شدن در خلال انجام وظيفه خود، به مراتب بهتر از انجام وظايف شخص ديگر است، زيرا دنبال نمودن راه ديگران خطرناك است.
ب.گ ۳:۳۵
ما از این ایه ها میفهمیم که وقتی انسان دهارما خودش را انجام میدده، درواقع، به هدف اصلی زندگیش نزدیکتر میشود. اما ما چگونه میتوانیم بفهمیم که هدف اصلی ما چیست؟ وظیفه ما چیست؟ از آنجایی که خدا همه چیزی که برای انجام آن وظیفه نیاز داریم آماده کرده است. مثلا اگر خدا میخواهد کسی در این زندگی نویسنده باشد، به ا اوستعداد نویسندگی میدهد، به استعداد مثلا جوشکاری نمیدهد. ما همیشه اول از همه باید ببینیم چه استعداد و ویژگیهای اخلاقی داریم. مثلا کسی که از دوران کودکی دوست دارد همیشه با همه بجنگد، میتواند به این معنی باشد که او این استعداد را دارد که از وطنش دفاع کند. مثلا دهارمای او این بوده که در جنگ جهانی بجنگد و جانش را برای وطنش بدهد.
اما از یک نظر دیگه هر عملی میتونه کمبود داشته باشه. مثلا فرض کنید همین جنگجو، از طرفی خوب است که کشور و مردمش دفاع میکند اما از طرف دیگر باید دیگری را بکشد و این خوب نیست. بنابراین ما باید این را بدنیم که در دنیای مادی هیچ چیز کامل نیست و نباید فکر کنیم چون عملی کمبود دارد ما نباید دهارما را انجام دهیم.
وقتی انسان دهارمای خودش را انجام میدهد به کمال میرسد و این مسیر برایش ثروت و شادی میآرد. البته کمال برای هر کسی معنی مختلفی دارد، مثلا کسی خردمند میشود و برایش کافیست، یا قوی شدن بدنش برایش کافیست.
بر اساس زمان، مکان و شرایط، وظایف هر کس با دیگری متفاوت است. وظایف سبک زندگی ما را مشخص میکنند. وقتی ما واقعا درک میکنیم که چه وظیفه ای داریم آنوقت میتوانیم آن را به صورت کامل انجام دهیم. مثلا زن باید بچه داری کند، به بچهها و همسرش عشق بدهد، تاجر باید همیشه حواسش به قیمت بازار باشد، و کالایش را بفروشد. ما با انجام وظایفمان روزمان را میگذرانیم. این چیز بدی نیست. این مسیر زندگی ماست. مسیری که بر اساس دهارمای ماست. و بر اساس همین در جامعه تنوع به وجود میآید. اما همه مردم یک وظیفه مشترک دارند و آن اینکه باید با ثروتشان، با خردشان، با حرفشان و با عملشان به تمام جانوران زنده خدمت کنند و خیر برسانند.
پرهیز از خشونت، راستگویی، صداقت، میل به سعادت و رفاه دیگران و رهایی از شهوت، خشم و طمع، وظایف همه افراد جامعه است.
شریماد بهاگاواتام ۱۱.۱۷.۲۱
و اما این نوع دهارما که تابه حال درمورد آن صحبت کردیم به پوروشارتها مربوط میشود و در هر زندگی میتواند بسته به نوع بدنی که داریم، زمان، مکان و شرایطی که داریم اندکی متفاوت باشد. دهارمای دیگری هست به نام ساناتانا دهارما، یعنی دهارمای ابدی ما که بالاترین هدف تمام دین، تمام کتاب های مقدس، تمام زهد و مدیتیشن و یوگا و اعمال روحانی است، و آن خدمت پاک عاشقانه به خداوند متعال.
در مقدمه «بهاگاواد گیتا همانگونه که هست»، شریلا پرابهوپادا در مورد دهارمای ابدی موجودات زنده مینویسد:
«هنگامی كه ساناتانا گوسوامی از شری چیتانیا ماهاپرابهو درباره سواروپای موجودات زنده (ارواح) پرسش نمود، خداوند پاسخ گفت كه سواروپا یا موقعیت فطری موجود زنده، اعطای خدمت به شخصیت متعال پروردگار است. اگر ما این گفته خداوند چیتانیا را تحلیل كنیم، به آسانی می توانیم دریابیم كه موجود زنده با برخورداری از قابلیتها و استعدادهای گوناگون خود همواره به موجودات زنده دیگر خدمت می كند و با چنین عملكردی از زندگی لذت میبرد. حیوانات پستتر به انسان خدمت میكنند، همان گونه كه خادمان به ارباب خود خدمت میكنند. ”الف“ به ارباب ”ب“، ”ب“ به ارباب ”ج“ و ”ج“ به ارباب ”د“ و… خدمت میكنند. به این ترتیب میتوانیم مشاهده كنیم دوستی به دوست دیگر، مادر به فرزند، زن به شوهر، شوهر به زن، و… خدمت میكنند. و چنانچه به جستجو ادامه دهیم، خواهیم دید كه در اجتماع موجودات زنده حتی یك مورد را نمیتوان یافت كه ازخدمت كردن مستثنی باشد. می توان سیاستمداران را مثال زد كه بیانیههای حاوی برنامههای خود رابرای مردم قرائت میكنند تا آنها را نسبت به قابلیت خود در خدمت كردن مطمئن سازند. بنابراین، مردم آرای خود را به سیاستمداری میدهند كه خدمات باارزشتری به جامعه بنماید. مغازه دار به مشتری خدمت میكند و كارگر به سرمایه دار خدمت میكند. سرمایه دار به خانواده خدمت میكند وخانواده به دولت خدمت میكند و این خدمت به موجب همان توانایی ابدی كه در آحاد زنده ابدی به ودیعه قرار داده شده است صورت میگیرد. به این ترتیب میتوان پی برد كه هیچ موجود زنده ای ازخدمت كردن به موجودات زنده دیگر مستثنی نیست، و بنابراین می توان با اطمینان نتیجه گیری نمود كه خدمت، سرشت ابدی موجود زنده و به تبع آن دین ابدی اوست.
با وجود این، انسان خود را بنا به مقتضیات خاص زمانی و مكانی به نوعی اعتقاد مذهبی و ایمان خاص متعلق و وابسته میداند و در نتیجه خود را یك هندو، مسلمان، مسیحی، بودایی یا حامی هر كیش و آیین دیگری محسوب میكند، در حالیكه این القاب و عناوین مغایر ساناتانا دهارما هستند. هندو ممكن است از ایمان خود روی برتابد و مسلمان شود یا یك مسلمان ممكن است از ایمان خود روی برتابد و هندو شود یا یك مسیحی ایمان خود را تغییر دهد و الی آخر. لیكن با تمام این اوصاف، عوض شدن اعتقاد و ایمان دینی بر وظیفه ابدی شخص كه عبارت است از اعطای خدمت به دیگران تأثیر نمیگذارد. به هر حال هندو، مسلمان یا مسیحی در تمام شرایط خدمتگزار فرد دیگری است. در نتیجه، ساناتانا دهارما به مفهوم تعلق به یك اعتقاد مذهبی خاص نیست، بلكه حاكی از خاصیت جوهری موجود زنده یعنی خدمت نمودن است. در حقیقت، ما از طریق خدمت در رابطه با خداوند متعال قرار داریم. او لذت برنده متعال و ما موجودات زنده، خادمان او هستیم. ما برای لذت خداوند آفریده شده ایم و چنانچه در آن لذت ابدی با شخصیت اعلای خداوند سهیم گردیم، شاد و مسرور میشویم. در غیر این صورت نمیتوانیم انتظار شادی و خوشبختی را داشته باشیم. امكان ندارد كه انسان بتواند مستقلا خوشبخت شود، همان گونه كه هیچ یك از اعضای بدن بدون تعاون با شكم نمی تواند خشنود گردد. به عبارت دیگر، برای موجود زنده امكان خوشبخت شدن بدون انجام خدمت عاشقانه روحانی به خداوند متعال وجود ندارد.»
پایان
دیدگاهتان را بنویسید